رسانه، جزئی جداناپذیر از هویت انسان مدرن
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۸۳۲۷۷
در سطح جهان، بزرگترین رسالت اطلاعرسانی به دوش رسانههای جمعی است چرا که با درنوردیدن مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی، هویت انسان معاصر را تحت تأثیر قرار دادهاند، به طوری که میتوان هویت انسان مدرن را هویت رسانهای نامید و در این میان، رویدادهای ملی و بینالمللی نیز تاثیری غیرقابل انکار دارند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانه، عضو جدا ناپذیری است که امروزه همه مردم از کودک تا بزرگسال را تحت تأثیر قرار میدهد؛ رسانه هم میتواند مانند یک معلم باعث افزایش آگاهی شود و هم میتواند مثل یک موجود شرور، آسیبهای جبران ناپذیری به وجود آورد و در این مسیر، امروزه بر خلاف عصر سنت، رسانههای نوین در تمامی زوایای زندگی حضور چشمگیر و مؤثری دارند؛ به گونهای که حتی میتوان ادعا کرد بدون بهرهگیری از آنها، زندگی مختل میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روند تکاملی تکنولوژی در مسیر تکامل زندگی بشری، قابل تحلیل است؛ نیاز انسان از طرفی و حس کمالجویی او از طرفی دیگر، باعث پیشرفت تکنولوژی شده و در این مسیر، فنآوری به ویژه فنآوری رسانه، مانند سایر مصنوعات بشری تیغی دو لبه است و بستگی دارد که چگونه به کار گرفته شود.
در این میان نقش رسانههای خبری نیز قابل انکار نیست؛ بیگمان در مورد همه مسائل جهان، بزرگترین رسالت اطلاعرسانی بر دوش رسانههای جمعی است چرا که امروزه رسانهها با درنوردیدن مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی، هویت انسان معاصر را تحت تأثیر قرار دادهاند، به طوری که میتوان هویت انسان مدرن را هویت رسانهای نام گذاشت؛ افزایش نقش وسایل نوین ارتباط جمعی در بخشهای مختلف زندگی بشری سبب شده که از آنها در زمینههای گوناگون استفاده شود؛ رسانهها همانگونه که در ایجاد تحکیم و نقاط قوت سهم بهسزایی دارند، گاهی در تضعیف پایههای اصلی جامعه نیز مؤثرند.
یکی از مهمترین ویژگی رسانهها آن است که بر خلاف مدرسه و دیگر نهادها و ارکان حیات انسانی، امری فراگیر هستند یعنی ویژگی اصلی رسانهها «همه جا» بودن آنهاست؛ آنها میتوانند یک کلاس بی دیوار با میلیاردها شنونده تشکیل دهند و در این مسیر وظیفه حراست از محیط را نیز بر عهده دارند؛ آنها باید با ایجاد همبستگی میان اجزای جامعه، در پاسخ به نیازهای محیطی، مسئولیت انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر را برعهده گیرند.
رسانهها هم میتواند حرکت و پویایی و نشاط را تقویت و تولید میکنند و هم رخوت، تنبلی و سستی را؛ از یک سو احساسهای عاطفی، محبت و صداقت را بر میانگیزند و از سوی دیگر، احساس زشتی، دشمنی، بیاعتمادی، دروغ و خشونت را زنده میکنند اما در این میان، نکته قابل توجه آن است همانطور که یک سوارکار قبل از رفتن به میدان مسابقه ویژگیهای اسبی که سوار بر آن میشود میشناسد و تمام تکنیکهای کنترل روی آن را یاد میگیرد، نیاز است که همه ما با رسانه و تکنیکهای آن آشنا شویم تا این اسب سرکش، ما را به هرجا که خودش میخواهد، نبرد.
خبرنویسی با هوش مصنوعی، از چالشهای عرصه رسانه استدر این عرصه رویدادها و اتفاقات قابل توجهی برای ارتباط بیشتر میان مردم و رسانه پدید آمده تا عامه مردم با قرار گرفتن در دل رسانه، با کارکردها و نحوه تعامل بیشتر با این عنصر آشنا شوند و یکی از این بسترها، نمایشگاه رسانهها است؛ احسان حامدمقدم، مدیر اجرایی نمایشگاه رسانههای ایران درباره جزئیات این نمایشگاه به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: در این نمایشگاه، به غیر از بخش اصلی که حضور رسانههای مکتوب و برخط است پنج بخش دیگر هم طراحی کردیم که یک بخش آن نوآوری و فناوریهای نوین است؛ این بخش با هماهنگی و حمایت معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری و صندوق نوآوری و شکوفایی با هدف حضور این شرکتها در نمایشگاه انجام شده تا آخرین دستاوردهای حوزه فناوری نوین را ارائه کنند؛ همچنین با توجه به اینکه یک درصد از سهم شرکت خلاق و دانش بنیان کشور به فعالان حوزه رسانه مربوط میشود بتوانیم بستری را فراهم کنیم که آنها سهم بیشتری داشته باشند.
وی اضافه میکند: دو چالش ویژه در قسمت نوآوری و فناوری داریم که یکی از آنها چالش خبرنویسی به کمک هوش مصنوعی و دومی، تصویر پردازی آینده رسانه و ایران به کمک هوش مصنوعی است.
مدیر اجرایی نمایشگاه رسانههای ایران با اشاره به نقشآفرینی رسانهها در میان تمام اقشار و بهویژه کودکان ادامه میدهد: از دیگر بخشهای نمایشگاه، بخش کودک و رسانه است که با هدف افزایش سواد و تربیت رسانهای کودکان، ایجاد قدرت تحلیل در آنها در کنار آموزش تولید محتوا، طراحی شده است؛ این بخش دارای شش قسمت شامل استیج است که محور اصلی است و همراه با برنامههای شاد و مورد علاقه کودکان است؛ علاوه بر این، غرفههای متحرک سازی، عکاسی و رویدادها هم وجود دارد که کودکان به همراه خانواده در آن حضور پیدا میکنند و به دیدن فیلم، انیمیشن یا بازی در کنار افرادی که در نشستها شرکت میکنند میپردازند تا فضا را برای کودکان تبیین کنند و با خانوادهها نیز وارد تعامل شوند و بتوانند در این حوزه فرهنگ سازی انجام بدهند.
حامدمقدم میگوید: غرفه بعدی برای کودکان نمایش خلاق است که در آن چندین نمایش مخصوص کودک و رسانه تدارک دیدهایم و به صورت روزانه برگزار میشود؛ همچنین غرفه انیمیشن و بازی، غرفه دیگری است که کودکان بتوانند با ابزار در بازیها آشنا شوند و بتوانیم برای خانوادهها استانداردهای بازی و موارد دیگر مرتبط با این حوزه را بیان کنیم؛ غرفه بعدی، غرفه رسانهها و تولید پادکست است که علاوه بر آموزش این حوزه به کودکان، به خروجی نیز منجر میشود و خودشان نیز میتوانند به تولید پادکست بپردازند.
وی یادآوری میکند: بخش دیگر، بخش نشستها است که در آن تدارک برگزاری ۸۰ نشست ویژه در نمایشگاه را دیدهایم که ۴۰ تا از آنها نشستهای تخصصی با حضور استادان و پیشکسوتان حوزه ارتباطات و روزنامه نگاری است؛ در کنار این موارد کارگاه آموزشی تخصصی چهار روزهای نیز برگزار میشود که بعد از آن گواهی روزنامه نگاری نوین در نمایشگاه برای شرکت کنندگانی که در ۴ کارگاه شرکت کردهاند صادر میشود؛ همچنین تجربه نگاری روزنامه نگاران، چندین رونمایی کتاب در حوزه ارتباطات و روزنامه نگاری هم داریم که به بحثهای نظری و مسائل مختلف این حوزهها پرداخته میشود.
مدیر اجرایی نمایشگاه رسانههای ایران با اشاره به در پیشرو بودن انتخابات نیز خاطرنشان میکند: حدود ۴۰ نشست در بخش ویژهای که برای این نشستها و مناظرات سیاسی در نظر گرفتهایم، همچنین برگزاری نشستهای خبری مسئولان اجرایی کشور نیز جزو برنامههایی است که تدارک دیدهایم و طبق برنامهریزی، چندین نشست خبری و مطبوعاتی در نمایشگاه برگزار خواهد شد؛ نشستهای بعدی نشستهای تخصصی و عمومی بخش بینالملل است.
نمایشگاه رسانهها، عرصهای برای همافزایی میان خانواده و رسانهحامد مقدم با بیان اینکه بخش دیگری به نام کافه رسانه نیز وجود دارد که نگاه ویژهای به انسان رسانهها شدهاست ادامه میدهد: فضایی شبیه کافیشاپ برای نشست و دورهمی انسان رسانهها و افرادی که فارغ از هرگونه وابستگی به رسانه عمل میکنند و یک رسانه فرد محور دارند، ایجاد شده تا بتوانیم آنها را دورهم جمع کنیم؛ همچنین برنامههای متعددی از جمله انتقال تجربه برای آنها تدارک دیدیم که انسان رسانهها بتوانند به انتقال تجربه، گفتوگو و تعامل با یکدیگر بپردازند.
وی با اشاره به اینکه بخش بعدی بخش بینالملل است که نگاه ویژهای به موضوع غزه دارد، تصریح میکند: فضای بزرگی بهعنوان سرای غزه با حضور ۱۲ رسانه طراحی شده که در حوزه رسانه که حضور پیدا میکنند و برنامههای خود را تبیین میکنند؛ همچنین نشستهای تخصصی و عمومی بخش بینالملل نیز در این قسمت به انجام میرسد.
مدیر اجرایی نمایشگاه رسانههای ایران با بیان دستاوردهای این نمایشگاه خاطر نشان میکند: چون فضای حضور همزمان مشارکت همه رسانهها در یک فضای تعاملی چند روزه مهیا شده است، این دوره هم افزایی ویژهای برای اهالی رسانه ایجاد خواهد کرد و با وجود بخشهای ویژه دیگری که ذکر شد، این محتوا برای عموم مردم مفید خواهد بود؛ خانوادهها میتوانند ضمن حضور در نمایشگاه، با شرکت در بخشهای ویژه آوردهای برای خود داشته باشند.
حامدمقدم با بیان اینکه شعار جشنواره، «نجستم همیشه جز از راستی» است میگوید: به غیر از برگزاری نمایشگاه مطبوعاتی، جشنواره رسانههای ایران در مرداد ماه را با همین شعار داشتیم و همه رویدادهای رسانهای خود را بر اساس این شعار جلو خواهیم برد تا سرلوحه همه افراد مخصوصاً مطبوعات و رسانه قرار بگیرد.
سواد رسانهای، لازمه زیست در دنیای امروززمانی که بحث رسانه و کارکردهای آن مطرح میشود، یکی از مهمترین الزامات آن «سواد رسانهای» است و همانطور که بیان شد، نمایشگاه رسانهها نیز برنامهای ویژه برای این امر در نظر گرفته است؛ امروز در دنیایی زندگی میکنیم که خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانهای قرار داریم چراکه فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است و در این مسیر همه افراد نیاز دارند که در انتخابهایشان بیشتر دقت کنند، درست مانند آنچه مردم در مورد تغذیهی خودشان عمل میکنند.
مردم اکنون باسوادتر شدهاند، مراقب هستند که در غذایی که مصرف میکنند چقدر کلسترول، ویتامین و یا مواد دیگر باید باشد؛ در فضای رسانهای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانههای مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی را از آنها برداشت و بر همین اساس لیلا وصالی، دکترای علوم ارتباطات و معاون آموزش انجمن سوادرسانهای ایران نیز بحث سواد رسانهای را به عنوان یکی از سوادهای دوازدهگانه که یونسکو از آنها ناممیبرد معرفی میکند که از واجبات زندگی امروز هر فردی میداند و اظهار میکند: اگر خانوادهها به درستی بدانند که چه چیزی از رسانهها میتواند به آنها کمک کند تا به اهدافشان برسند و چه چیزی میتواند باعث مخاطره آنها شود، بسیار مؤثر خواهد بود؛ در خانواده، موضوع کودکان میتواند بحث جداگانهای باشد که والدگری رسانه را با خود مطرح میکند؛ بنابراین اگر والدین ندانند برای فرزندان خود چه خوراک رسانهای مناسبی فراهم کنند و چگونه آنها را از آسیبها مصون کنند، حتماً با مشکلات جدی مواجه میشوند؛ بنابراین دنیای رسانهای شده امروز، نیازمند سواد رسانهای است.
وی ادامه میدهد: در دنیایی که رسانهها به شدت هوشمند هستند و نسل جدید نیز نسل بسیار هوشمندی است، میطلبد که حتماً آموزشها و آگاهیهای بسیار بیشتری برای هدایت رسانهای فرزندان خود داشته باشیم اما در این مسیر درس سواد رسانهای کافی نخواهد بود زیرا تربیت رسانهای کودکان از بدو تولد شروع میشود؛ امروز با بسیاری از آسیبها و گزارشهایی مواجه هستیم که به سنین دو سال و سه سال رسیده و حتی پیشبینی میشود که این آسیبها ممکن است حتی به سنین زیر شش ماه برگردد؛ بنابراین اولین کسی که در ایجاد فرهنگ رسانهای کودک مؤثر است پدر و مادر هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی خاطرنشان میکند: آموزش در بحث والدگری رسانهای و چگونگی هدایت فرزندان در مصرف درست رسانه میتواند یکی از مهمترین موضوعات سواد رسانهای در بحث خانواده، کودک و فضای مجازی باشد؛ در واقع خود کودک نیز لازم است به محض رسیدن به سن تشخیص و استفاده مستقل از رسانه، حتماً در معرض آموزشهای سواد رسانهای قرار بگیرد و این میتواند در کنار سایر دروس در مدرسه، آموزشهای مجازی در اینترنت یا لوحهای فشرده مورد استفاده قرار گیرد.
وصالی ادامه میدهد: قدمت سواد رسانهای در دنیا به بیش هشتاد سال قبل برمیگردد که ما به تازگی آن را آغاز کردهایم؛ مسلم است که در کشورهای پیشتاز و سرآمد در آموزش سواد رسانهای، میتواند تجربههای خوبی وجود داشته باشد؛ یکی از موضوعات اساسی سواد رسانه بحث حاکمیت و مدیریت رسانهها است که در حوزه کاری سیاستگذاران و مدیران محسوب میشود.
وی با اشاره به تجربیات سایر کشورها تشریح میکند: در آلمان، کودکان از بدو تولد، یک آیپی متصل به سازمان ثبت احوال پیدا میکنند و این باعث میشود که زمان استفاده از رسانهها، خود اظهاری درباره اسم، سن، جنس و هویت آنها مطرح نباشد و بتوانند با یک هویت کاملاً مشخص وارد رسانه شوند؛ همین امر باعث میشود که بسیار از آسیبهای این فضا کمتر شود؛ بنابراین داشتن هویت مشخص و کنترلی که در استفاده از رسانهها و سایتهای مجاز برای کودک و نوجوان به صورت کلی و عمومی وجود دارد میتواند بسیاری از دغدغههای خانوادهها را کاهش دهد.
معاون آموزش انجمن سوادرسانهای ایران ادامه میدهد: کودکان در بسیاری از کشورها تا قبل از سیزده سال مجاز به استفاده از شبکههای اجتماعی نیستند و سایتها و پیامرسانهایی که مناسب سن کودک نباشد از دسترس آنها خارج میشود؛ بنابراین بسیاری از دغدغههای والدین درباره اینکه فرزندشان در تنهایی خود چه سایتهایی را تماشا میکند حل میشود؛ برای کشورهایی که این امر را با مدیریت رسانهای درست، حل کردند و اجازه دسترسی به سایتهای غیرمجاز برای کودکان و نوجوانان داده نمیشود، میتواند باعث شود که خانواده احساس فراغت بیشتری داشته باشند و برای انجام مدیریت صحیح درباره این موضوع تنش کمتری را با فرزندشان تجربه کنند.
نمایشگاه رسانهها، فرصتی برای قیاس فعالان این عرصهیکی از نکات مؤثر در آموزش هرچه بیشتر سواد رسانهای، تعامل بیشتر با این فضا است و در این میان همانطور که عنوان شد، برگزاری رویدادهایی از جمله نمایشگاه رسانهها، باعث ایجاد فضایی برای حضور همزمان رسانهها و اقشار مختلف مردم میشود تا در یک فضای تعاملی به فهمی مشترک از فضای رسانه برسند؛ بر همین اساس امیرعباس تقیپور کارشناس علوم ارتباطات نیز معتقد است که برگزاری هر رویدادی که بتواند باعث آشنایی بیشتر مردم با کارکردها، اهداف و برنامههایی که فعالان و دست اندرکاران آن حوزه دارند شود، مفید است و در ادامه اظهار میکند: البته حوزه رسانهها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند به دلیل اینکه در تمام ابعاد زندگی انسانهای امروزی ایفای نقش میکنند و با بازنمایی آنچه اتفاق میافتد و اهدافی که خودشان دنبال میکنند، افکار عمومی را جهت میدهند؛ بنابراین هرچقدر بتوانیم رویدادها و نمایشگاههایی را برگزار کنیم که باعث آشنایی بیشتر مردم با رسانهها و کارکردهای آنها شود، قطعاً اقدامات مفیدی است.
وی درباره دستاورد این نمایشگاهها برای رسانهها خاطرنشان میکند: در این رویدادها رسانهها از امکان قیاس برخوردار میشوند؛ البته فقط نمایشگاه این شرایط را مهیا نمیکند و تنها یکی از موقعیتهایی است که رسانهها بتوانند نظرات مردم درباره خودشان را جویا و جایگاه خود را متوجه شوند؛ همچنین در قیاس با رسانههای دیگر، جایگاه خود را ببیند و بفهمند که چطور باید نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل کرد همچنین چطور نقاط قوتشان را تقویت کنند.
این کارشناس ارتباطات ادامه میدهد: نمایشگاه، مکانی است که رسانهها خواستههای خود را هم به مردم و هم به مسئولان منتقل کنند به ویژه رسانههای مکتوب که با توسعه رسانههای مجازی، از مشکلات بیشتری رنج میبرند؛ چنین نمایشگاهی با جلب توجه افکار عمومی و مسئولان میتواند برای رسانهها فواید زیادی داشته باشند، از سویی نمایشگاه میتواند زمینههای توجه به سواد رسانهای را فراهم کند اما موضوع سواد رسانهای یک ضرورت تام و تمام است که همه باید مورد توجه قرار دهند و در چنین نمایشگاهی فقط میتوان ضرورت آن را بیان کرد.
تقیپور با بیان اینکه در سواد رسانهای مهمترین مسئولیت به دوش خود افراد است، اضافه میکند: ما بهعنوان افرادی که در یک جامعه زندگی میکنیم همانطور که ملزم هستیم سوادهای گوناگون را یاد بگیریم، با توجه به فراگیری رسانهها و نقشی که در زندگی ما بازی میکنند؛ نباید مسئولیت یادگیری سواد رسانهای را نیز از دوش خودمان برداریم بلکه باید خودمان به عنوان اولین کسی که مسئول ارتقا سواد رسانهای است بپذیریم و به دنبال ارتقا دانش خود باشیم.
وی ادامه میدهد: با این حال طبیعی است که بعد از افراد، نهادهای اجتماعی مثل مدارس، مسجد، دانشگاهها و تمام نهادهایی که جنبه آموزشی و پرورشی دارند، حتی سازمانها و وزارتخانهها در قبال همکاران خود وظیفه دارند در جهت ارتقا سواد رسانهای آنها تلاش کنند.
به گزارش ایمنا، در عصر کنونی که رسانه و خبر حرف اول را میزند و مردم در احاطه اخبار مختلف هستند، برگزاری نمایشگاه رسانهها بسیار مهم است چرا که به بهتر دیده شدن رسانهها و ارتباط بیشتر آنها با مردم کمک میکند؛ در این مسیر باید به این نکته توجه داشت که چنین بستری تنها محدود به حضور اهالی این عرصه نخواهد بود و حتی میتوان گفت برای دیگر مردم جامعه نیز ضروری و حتی مهمتر است؛ فضای هر نمایشگاه از جمله نمایشگاه رسانهها و رفت و آمدهایی که در آن صورت میگیرد، پویایی بسیاری دارد و در بازهای که عدهای تصور میکنند رسانههای داخلی رونق گذشته را ندارند و اعتماد مردم را از دست دادهاند، این موضوع نشان داده خواهد شد که رسانهها همچنان در رأس قرار دارند و نمیتوان حضور و تأثیر آنها را کتمان کرد.
کد خبر 728703منبع: ایمنا
کلیدواژه: نمایشگاه رسانه ها رسانه سواد رسانه ای ارتقای سواد رسانه ای نمایشگاه شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق سواد رسانه ای ادامه می دهد داشته باشند رسانه ها هویت انسان خانواده ها رسانه ها برای کودک مهم ترین نشست ها ویژه ای آسیب ها سایت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۸۳۲۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است
به گزارش خبرگزاری صداوسیما ، شهریار زرشناس استاد دانشگاه و پژوهشگر فلسفه سیاسی شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ با حضور در برنامه گفتگوی ویژه شبکه خبر و ابراهیم متقی کارشناس مسائل بینالملل در ارتباط تلفنی درباره اعتراضات دانشجویان دانشگاههای آمریکا و اروپا در حمایت از غزه گفتگو کردند.
مقدمه: خیزش ضدصهیونیستی دانشجویی در آمریکا به ۶۰ دانشگاه و البته مؤسسه آموزشی در سایه خشونت کم سابقه پلیس رسیده و تاکنون دستکم ۶۰۰ دانشجو و استاد دانشگاه بازداشت شدند.
سؤال: خیزش ضدصهیونیستی در دانشگاههای آمریکا، مؤسسات آموزش عالی و حالا هم که استرالیا، آلمان، فرانسه و بسیاری کشورهای دیگر اروپایی علت این جنبش اعتراضی دانشجویان در حمایت از فلسطین و غزه چیست؟
شهریار زرشناس؛ استاد دانشگاه و پژوهشگر فلسفه سیاسی: من گمان میکنم برای بررسی این پدیده باید دو علت را، یکی علت درازمدت و یکی علت کوتاه مدت را توجه قرار دهیم. من این پدیده را صرفاً یک رویداد سیاسی که مثلاً فقط حاصل از تحریک شدن وجدان عمومی در قبال جنایات رژیم صهیونیستی باشد نمیبینم، این را فراتر میبینم، یعنی اگر بیاییم نگاه کنیم در خصوص رویدادهایی که در شاید یک دهه اخیر و کمی بیشتر رخ میدهد و بعد به آن علت درازمدت و کوتاهمدت نگاه کنیم، بیش از ۱۰ سال است که روند عمومی سیاست و آن ساختار سیاست لیبرالی که مبتنی بر اتمیسم اجتماعی و مبتنی بر یک نظام حزبی و حرکت در ذیل مفهوم جامعه مدنی بر مبنای خواستهای اجتماعی در چارچوب یک نظام پارلمانتالیستی است، بیش از ۱۰ سال است شاید حدود ۱۵ سال است که این روند جاذبه و قدرت بسیج خود را از دست داده، این حرف را من نمیزنم، فیلسوفانی مثل ژان ژاک رانسیر و بعضی از غربیها میزنند و یک دوگانهای را خود رسانههای غربی هراسان ایجاد کردند در این خصوص که میگویند پدیدهای ورای مرزهای معمول سیاست لیبرال که آنها آن را پوپولیسم مینامند، حالا من در بحثم صحبت نمیکنم چقدر درست است یا غلط است، آنها این را میگویند. یک چنین روندی شروع شده، بعد جلوتر میآییم میبینیم که در همین دو سال اخیر رویدادی مثل جنگ اوکراین را داریم و نتایجی که این جنگ ایجاد کرده، تبعاتی که دارد، تغییراتی که در ساختار نظام بینالمللی ایجاد میکند، قبلتر از آن و همچنین در ادامه آن، روی افول هژمونیک نظام جهانی و بعد آن فضای واگرایی که در رأس نظام جهانی ایجاد میشود که فرصت عجیبی دارد برای دولتهای استقلال طلب و ملتها ایجاد میکند. در ادامه آن باز دوباره میآییم جلو؛ رویداد هفت اکتبر سال گذشته، بعد رویداد عملیات ایران؛ اینها را که کنار هم نگاه میکنیم میبینیم که به تعبیر یک نویسندهای که میگفت بادها خبر از تغییر فصل میدهند، ما احساس میکنیم انگار یک اتفاقی پیش میآید که این اتفاق فراتر از صرف مرزهای سیاسی است. من حتی حرکت دانشجویان را که ما میگوییم سبقه ضدصهیونیستی، ولی روایت صهیونیستی؛ وجه اصلی هویت عالم غرب مدرن است. وقتی شما روایت صهیونیستی را مورد حمله قرار میدهید در واقع دارید وجه بنیادین هویتی عالم غرب مدرن و وجه تمدنی را دارید مورد حمله قرار میدهید.
سؤال: این را در شعارهایی که دانشجویان در این جنبش اعتراضی در دانشگاههای مختلف هم سر میدهند میتوانیم ببینیم.
زرشناس: بله، کاملاً، حتی شعار مرگ بر آمریکا، اصلاً من سویه را میخواهم بگویم، بعد ببینید دو اتفاق؛ یک اتفاق این است که ترکیب دو عامل است؛ یکی این است که عالم غرب مدرن، این یک بحث فلسفه- تاریخی است. عالم غرب مدرن از اواخر قرن نوزدهم وارد دوران بحران انحطاط خود شده، این را من نمیگویم؛ این را نیچه میگوید، با زبان دیگری توینبی میگوید، با زبان دیگری اِشپَینلِر میگوید، با یک روایتی لِوُفِر میگوید، یک روایت دیگری مارتین هایدِگِر میگوید، با یک بیان دیگری فوکو میگوید؛ این یک بحث عمومی است که عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده، وقتی چنین اتفاقی رخ میدهد یعنی مدرنیته دارد کم کم قدرت اقناعی خود را از دست میدهد، مدرنیته دارد، از همه مهمتر وجه هژمونیک خود را از دست میدهد و این سیطره هژمونیک آن دارد خرق میشود، بعد این عامل بلندمدت است که اساساً نزدیک صد سال است که پیش میآید. علاوه بر آن یک عامل کوتاهمدت هم هست و آن این است که سیاستهای سه چهار دهه اخیر نئولیبرالی در نظام سرمایهداری بینالمللی هم در آمریکا، هم در کشورهای اروپایی و همچنین کشورهای شبه مدرن وابسته به آنها یا غیر از آن در واقع نوعی بحران اجتماعی و فرهنگی ایجاد کرده که همین مسأله هم دوباره قدرت اقناعی و جاذبه مدل گفتار مدرنیته را از بین برده یا کمرنگ کرده و نظام رسانهای اینها را هم در بسیج کردن، صورت بندی و نوعی تحمیق کردن دچار مشکل کرده است. این یک اتفاق موجب میشود که اگر تا کنون این مجموعه سیطره هژمونیک مدرنیته میتوانست نوعی وجدان تحمیق ایجاد کند، یعنی وجدان اخلاقی انسانی جامعه را تحمیق و غیرفعال کند، حالا، چون این سیطره خرق میشود این دچار روزنههایی در خود میشود، نمیگویم به طور کامل از بین رفته، دارد دچار روزنههایی میشود، بنابراین یک نوع وجدانی که تا به حال سرکوب میشد، یک نوع وجدان بیدار اجتماعی، اعتراضی کمکم دارد میدان پیدا میکند و فعال میشود. من گمان میکنم حتی اگر این بار این جنبش مهار شود و احتمال که خواهد شد، هر چند به سختی، باز هم ما شاهد نمونههایی خواهیم بود؛ حرکت و رویدادهایی که اینها مایههای دیسکورسیک و تمدنی دارند، یعنی دارند یک نوع گفتارسازی و آلترناتیوسازی میکنند، ممکن است وجه ایجابی آنها اصلاً پررنگ نباشد، چون ما در یک دوران گذار تاریخی به سر میبریم، اما نکته مهم این است که دارند حکایت میکنند که مدرنیته آن قدرت اقناعی خود را دارد از دست میدهد.
سؤال: ناظر بر تعبیری که به کار بردید، سؤال بپرسم؛ وجدان بیدار اجتماعی حالا در این رویداد را بررسی کنیم، اما نظام آمریکا تلاش میکند که صدای این وجدان بیدار اجتماعی شنیده نشود در این اجتماع ضدصهیونیستی، علت این تلاش چیست؟
زرشناس: میخواهد آن چه که رخ میدهد تحریف کند، اگر اینها بپذیرند که نوعی وجدان بیداری بلند شده که دارد خرق میکند، هرچند نه تام و تمام و تا حدودی خرق میکند سیطره هژمونی مدرنیته و عالم مدرن را؛ این یک معنا دارد و معنای آن این است که نشان میدهد مدرنیته دارد توان خود را از دست میدهد و دوران گذار و زمستانش فرارسیده. وقتی ما بحث فلسفه- تاریخی از ورود عالم غرب مدرن به دوران بحران و انحطاط میکنیم، چه میگوییم؟ میگوییم یک عالم و تمدنی دارد وارد زمستانش میشود. عوالم تاریخی و تمدنها مثل انسانها هستند، یک لحظهای به دنیا میآیند، دوران تکوین، کودکی و جوانی دارند، دوران نُضج پیدا میکنند و یک زمانی هم میرسد که در سرازیری حرکت در مسیر قهقرا قرار میگیرند. عالم غرب مدرن از منظر فلسفه- تاریخ، در رنسانس به دنیا آمده، اتفاقاً در همان رنسانس، سوداهای شدید صهیونیستی دارد. در همان رنسانس به دنبال تأسیس نظام جهانی است. وعده نظام جهانی میدهد، میخواهد آن را محقق کند با محوریت آموزههای صهیونیستی. از قرن هجدهم به بعد که دوران روشنگری است، از منظر فلسفه- تاریخ، دوران نضج اینهاست، اینها این را عملیاتی میکنند و در هیأت نظام جهانی کاملاً به وجود میآورند.
عالم غرب مدرن وارد بحران شده است
زرشناس: این نظام جهانی یک ساختاری از کشورهایی که خود را ارباب دنیا میدانند و جهان را غارت میکردند، نیروی کار مردم را استثمار میکردند، منابع طبیعی را غارت میکردند و کشورها را به بازار مصرف بدل میکردند، چنین وضعی ایجاد میکند و از اواخر قرن ۱۹، بنا بر آن چه که ما در نزد خود فیلسوفان غربی میبینیم، نیچه میگوید، ِاشپَنگلر میگوید، توینبی میگوید، فوکو میگوید، هایدگر میگوید، زیمل میگوید که این عالم غرب مدرن دارد وارد بحران خود میشود. دارد پاییز و فراتر از آن زمستانش فرارسیده. این زمستان وقتی فرامیرسد یکی از مؤلفههایش این است؛ قدرت اقناعی ضعیف میشود و چاقو دسته خود را میبرد. الان چیزی که ما میبینیم این است؛ در متن دانشگاههای آمریکا که کانون تولید دیسکورسهای تحمیقگر هستند به منظور این که مقوم تداوم حیات عالم غرب مدرن و تمدن آمریکایی ذیل این باشند، ما شاهد این هستیم که عنصر بنیادین آن که روح این عالم را دارد، روح عنصر مقوم آن است، یعنی وجه صهیونیستی مدرنیته، چون اگر راجع به مدرنیته صحبت کنیم، مدرنیته؛ سنتزی است از یونانیت و یهودیت؛ منتها یهودیت صهیونیستی. این عنصر دارد مورد حمله قرار میگیرد، این خیلی نکته مهمی است، یعنی سابقه جنبشهای دانشجویی را در امریکا و اروپا ببینید، جنبشهای دانشجویی قبلی یا وجه دیسکورسیک ندارند یا اگر دارند نهایتاً مثل مه ۱۹۶۸ به دنبال این هستند که تلقی مدرن لیبرالی از آزادی را به حوزههای بیشتری گسترش دهند که نتیجه اش شد، انقلاب جنسی دوم آمریکا و اروپا. این نتیجه جنبش ۱۹۶۸ است، این انتهای آن اعتراض است. اعتراض اجتماعی آنها هم؛ اعتراض به این است که چرا سرباز آمریکایی مثلاً در جنگ ویتنام کشته میشود؟ یعنی اعتراض به خود اصل نظام جهانی نیست، اعتراض به عناصر ساختاری و هویتی مدرنیته نیست، اینجا اعتراض؛ عنصر و رکن اصلی ساختاری هویت مدرنیته را مورد حمله قرار میدهد.
سؤال: ابراهیم متقی؛ کارشناس مسائل سیاسی و بینالملل هم به جمع ما اضافه شدند با آقای زرشناس راجع به تلاش نظام آمریکا برای این که صدای این تجمع ضد صهیونیستی شنیده نشود، صحبت میکردیم، اما در کنار آن صحبت کنیم به ورود خشونتآمیز پلیس در این سطح که میتوانیم بگوییم در جامعه نخبگانی و دانشگاهی آمریکا و اروپا، این سطح از ورود خشونتبار، کمسابقه است و در کنار آن اشارهای کنیم به اظهار نظر وزارت امورخارجه آمریکا که اشارهای نکرده به دستگیری دانشجویان و اساتید و اشاره کرده که در کشورش دموکراسی وجود دارد؟
متقی: از آقای زر شناس عزیز تشکر میکنم که نکات بسیار دقیقی را در تبیین بحران معنا در جهان غرب ارائه دادهاند این یک واقعیت جدیدی هستش که تحت تاثیر موجهای انقلاب تکنولوژیک قرار دارد وقتی که ما صحبت از جامعه شبکهای میکنیم وقتی که دگرگونیهای ابزاری و تکنولوژیک را آثارش را در محیط اجتماعی میبینیم در اون شرایط و فضا به این جمع بندی میرسیم که یک هویت جدیدی در برابر آن شکلبندیهای مسلط هنجاری در سیاست بین الملل و جامعه امریکا و جهان غرب دارد شکل میگیرد که اون فضایی هستش که حاشیه دارد یواش یواش قدرت پیدا میکند همونجوری که من حماس را و حزب الله را و گروههای مقاومت در عراق و یمن را به نوعی نشانههای ظهور حاشیه و باز تولید قدرت حاشیه میدانم طبیعی است که این وضعیت در مورد جهان غرب هم وجود دارد یعنی اینکه حاشیه هم در حاشیه نظام بین الملل معنا پیدا میکند و هم در خود جهان غرب و نظام سرمایه داری حاشیه میتواند خودش را بازتولید کند واقعیت این هستش که نیروهای اجتماعی در هر دوران تاریخی درصدد بر میآیند تا هویت خودشان را منعکس کنند، اما احتیاج به یک موضوع دارند احتیاج به یک سوژه دارند احتیاج به یک بهانه دارند برای اینکه اعتراض خودشان را نسبت به ساختار بیان بکنند و امروز من فکر میکنم در همه جهان و به ویژه در امریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی نسلکشی اسرائیل تبدیل شده به یک موضوع اعتراضی گروههای اجتماعی گروههای عدالتطلب، جوانان، دانشجویان بسیاری از این نشانهها در سال هزار و نهصد و شصت و هشت هم وجود داشت بسیاری از این نشانهها در سال هزار و نهصد و هفتاد و چهار و هفتاد و پنج در امریکا هم وجود داشت بسیاری از این نشانهها را ما در فضای جنبشهای ضد والاستریت هم میبینیم بنابراین یک نوع گرایش ضد ساختاری در خود جهان غرب وجود دارد که دارد نشان میدهد با نظم فعلی با اون اقتدار و هژمانی موجود سرمایهداری و جهان غرب هماهنگی چندانی ندارد و البته معتقد عجب ورود کند.
سوال: آقای زرشناس ما یک ورود کمسابقه پلیس را میبینیم در آمریکا ضمن اینکه این کشورها مدعیان حقوق بشر و آزادی بیان هم هستند؟
زرشناس: ببینید امریکا زمانی که بنیانگذاری شد میدانید حاصل جنگها استقلال بود که از سال هزار و هفتصد و هفتاد و شش تا هزار و هفتصد هشتاد و سه میلادی انجام شد و جنگهای استقلال که شروع شد و امریکا تاسیس شدقانون اساسی که توسط اون گروه طیفی از دولتمردان اغلب فراماسون و طرفدار سرمایه داری که اینها پدران بنیانگذار مینامند که نوشته شد یک اصل متمم یک متمم اصل اول دارد که اون متمم درو اقع تاکید بر آزادی بیان است ببینید دقت بفرمایید لیبرالیزم که ایدئولوژی محوری است که جامعه امریکا اصلاً دولت ایالات متحده آمریکا را بنیانگذاری کرد و در سه صورت مختلف لیبرال کلاسیک و لیبرالیزم حالا ارشادی و شبه سوسیال دموکراتیک و اخیراً نئو لیبرالیسم دارد اداره میکند این کشور را و جهان سرمایهداری را شعار محوری اش ادعای بحث آزادی است و اصلاً جدیدا اونچیزی را که اصل میگیرده این نگاه کنید متفکران غربی خود متفکران غربی مثل کسانی مثلاً تئودور آدورنو که کتاب دیالکتیک روشنگری را نوشتند میگفتند آن سوی عقل روشنگری آن سوی مدعاهای آزادی یعنی میگفتند روشنگری دارد میگوید خردگرایی در حالیکه یعنی مدرنیته درحالیکه بیخردی را آورده میگوید آزادی در حالی که استبداد را اعمال کرده میگوید تصویر روشن علمی از جهان درحالیکه مجموعهای از خرافههای جهان را ترویج میکند آن سوی خرد مدرن خرد ابزاری مدرن خرد سرکوبگر مدرن که خرد نیست خرد واقعی نیست آن سویش اون چیزی است که موریس بلانشو بهش میگوید اشاره به سادیسم، میگوید ذات این امر سرکوبگری و خشونت ذات مدرنیته اونچیزی که دارد مدرنیته را اداره میکند و جامعه امریکا را اینجور موارد که پیش میآید این خودش را نشان میدهد شما در مورد ورود پلیس ببینید ما تو خود ایران هم سابقه داریم در دورانی که به هر حال دولت تحت سیطره امریکا تو ایران حکومت میکرد سه بار پلیس و ارتش وارد فضای دانشگاه شدند یکی در واقع در آذر هزار و سیصد سی و دو بود یکی در بهمن هزار و سیصد چهل ارتش شرط باز فرستاد یکی هم در سیزده آبان سال پنجاه و هفت در امریکا شما نگاه بکنید این دانشجوها نه کسی را کشتند نه به کسی حمله کردند، نه سطل آشغالی سوزاندند نه شیشهای شکستند نه درختی قطع کردهاند نه با کسی دعوا کردند اینها فقط تجمع کرده بودند آن هم در درون دانشگاه چه دلیلی دارد که پلیس این شکلی ارتش این شکلی مرزها را در نوردد و وارد دانشگاه شود، آن باطن سرکوبگر استبدادی لیبرالیزم است که ویترین خودش را به آزادی میبنند.
سوال: آقای متقی الان میبینیم که پلیس در آمریکا از هر ابزاری برای سرکوب دانشجویان دارای استفاده میکند خود دانشجویان اعلام میکنند که این برخورد دولت آمریکا نشانه نبود دموکراسی و آزادی بیان در این کشور هستش ولی ما اظهار نظرهای مختلف مقامات آمریکایی از جمله وزیر امور خارجه آمریکا را که میبینیم بدون اینکه اشاره کند به هیچ دستگیری از اساتید و دانشجویان میگوید ما در کشورمان آزادی بیان داریم در کنارش رئیس مجلس به نمایندگان این کشور هشدار میدهد اگر دانشجویان تظاهرات خودشان ادامه بدهند گارد ملی را برای سرکوب اعزام میکنند؟
متقی: نگاه کنید دوتا موضوع بسیار جدی وجود دارد نکته اول اینکه هرگاه امریکاییها صحبت از دموکراسی میکنند شما بدانید این مفهوم دموکراسی در سیاست عملی یعنی خشونت هر موقع صحبت از حقوق بشر میکنند این به مفهوم کنش معطوف به جنگ است هر گاه صحبت از عدالت میکنند تلاش برای تثبیت ایجاد ساختار طبقاتی است بنابراین این واقعیت یک نوع ادبیاتی است که در ساختار سیاسی تو امریکا و جود دارد در دورانهای مختلف تاریخی هم باز تولید شده در فضای امریکا مراجع ذی قدرت در اختیار صهیونیستها است شما در نظر بگیرید هالیوود، اقتصاد، بورس، بانکداری، اتاقهای فکری که تولید اندیشه راهبردی میکنند خوب تمامی موارد و مراکز و مراجع نگاهشان یک نگاه حمایتی از اسراییل است، اسراییل در فضای نسل کشی قرار گرفته این نسل کشی اگر امریکاییها اجازه بدهند که این اندیشه ارائه بشود این اندیشه در فضای اجتماعی امریکا باز تولید بشود شما مطمئن باشید قابلیت این دیگر وجود ندارد که خواسته باشند موضوع را جمع کنند یعنی در اون شرایط یک جو ضد اسرائیل به وجود میآید که در آن جو ضداسرائیلی مجلس سنا و نمایندگان دیگر قادر نخواهند بود تا بیست و یک میلیارد دلار برای سه سال آینده هزینههای مربوط به تسهیلات و کمبود بودجه را برای اسرائیلیها تامین تحمیل کنند بنابراین پشت این خشونت یک معادله قدرت و نهادهای قدرت وجود دارد که اونها نقش نیابتی را در ارتباط با اسرائیل ایفا میکند بحثی است که دو نظریه پرداز روابط بینالملل به این موضوع اشاره داشتند.
سوال: آقای زرشناس به رسانهها اشاره کردند بر خلاف همه مقاطع زمانی مختلف که رسانهها در اختیار منافع غرب بودند در این دوره و در تجمع دانشجویی دانشگاههای آمریکا میبینیم که بازتابی از رفتارهای متناقض غرب در حقوق بشر و آزادی بیان هستند؟
زرشناس: میگویم دقیقاً به همین دلیل هست، چون عرض کردم، چون سیطره هژمونی که مدرنیته دارد خلق میشود حداقل به صورت موردی این مسئله قدرت اقناعی مدرنیته را، چون کاهش داده بنابراین نظام رسانهای هم که بر پایه این سیطره هژمونی بنا شده و مقوم آن بوده و نماینده اون بوده خوب طبیعی است که آن هم کارایی خودش را دارد از دست میدهد خیلی امر واضحی هستش یعنی ببینید آن چیزی که قوام میداد قدرت میداد و موجب میشد که نظام رسانهای بتواند عمل کند اون شرایطی بود که شرایط هژمونی بود که نظام جهانی ایجاد کرده بود و مدرنیته، چون حاکم بود و ظرفیت اقناعی داشت ساختار رسانهای اش هم میتوانست این امر را پیش میبرد همچون که ساختار سیاسی اش پیش میبرد ساختار سیاست معمولش هم چنان نظام دانشگاهی اش پیش میبرد و حوزههای دیگر، اما وقتی که کلاً مدرنیته متزلزل میشود عالم غرب مدرن وارد دوران انحطاطش می شود چیزی آن چیزی پیش میآید که خود فیلسوف فرانسوی که خودش حالا در مجموع غرب مدرن تعلق دارد و دریافته بود و میگوید سوژه متزلزل سوژه زخمی اون نامی است که بر بشر مدرن و اومانیسم گذاشته این وضع وقتی پیش میآید خوب نشان میدهد این نتیجهاش این است که با تضعیف قدرت اقناعی مدرنیته ساختار رسانهای این نظام هم قدرت اقناعی اش را از دست میدهد ضعیف میشود و از قضا سرکنجبین صفرا فزود این اینجوری میشود این علتش این هستش و ما از اینها از این به بعد بیش از اینها شاهد خواهیم بود یعنی ما از این به بعد بیش از این شاهد خواهیم بود که این سیطره هژمونی جاهای مختلف خلق خواهد شد روزنهها ایجاد خواهد شد همانگونه که در نظام جهانی فضا به سمت واگرایی رفت و فرصت برای دولتها استقلالطلب مثل دولت ایران فراهم شده فرصت برای ملتها دارد فراهم میشود همانگونه که توازن بین المللی دارد تغییر میکند که از نشانههایش همین رویداد وعده صادق و رویدادهایی نظیر این بود.